
سلام بر عزیزانی که در جاده دانایی ره میپویند و تلاش میکنند که از همین امروز خود را برای فردا آماده کنند! حتماً برخی از خوانندگان گرامی اطلاع دارند که این ستون با عنوان «همشاگردی سلام!» قدمتی سه ساله دارد و حداقل سه سال آزگار است که نویسنده به شکلهای مختلف تلاش میکند که دانشآموزان را به طور عمومی و داوطلبان آزمون سراسری را به طور اخص، با اصول و موازین و چگونگی مطالعه و کسب آمادگی برای آزمونها و امتحانات آشنا سازد.
البته این مطلب بارها توضیح داده شده است که معمولاً داوطلبان هر کنکور و آزمون معمولاً به سه دسته کلی تقسیم میشوند: دسته اقلیتی که پیشرو هستند و برنامهریزی آنها جلوتر از سایرین است و به طور معمول جزو پذیرفتهشدگان حتی آزمون هستند؛ دسته دوم که درست برعکس گروه اول هستند و دور از محضرشان معمولاً حکم سیاهی لشکر را دارند و آمار را ارتقا میدهند و چشم به کیک و ساندیس کنکور و آزمون دارند و اگر گروه اول پیشرو باشند گروه دوم لقب پسرو را خواهند داشت. و مثل مسابقات ماراتن همان گروهی هستند که در انتها از دیگران بریدهاند و لنگان لنگان حرکت میکنند.
فارغ از دو گروه نامبرده که هر یک برنامه و فلسفهای خاص دارند، بین داوطلبان و بویژه کنکوریها گروه سومی هم وجود دارد که گروه میانه رو هستند و اتفاقاً از نظر آمار و ارقام بالاترین آمار را دارند و همیشه در اکثریت هستند، و بیشترین همّ و غم ستون «همشاگردی سلام!» آن است که این گروه را راهنمایی و هدایت کند؛ چرا که اگر این گروه بزرگ به حال خود واگذاشته شوند ممکن است که به سمت گروه پسرو و وامانده میل پیدا کنند، و اگر انگیزه و هدایت کافی صورت گیرد این جمعیت پتانسیل آن را دارند که بسرعت خود را به گروه موفق برسانند و رقابت کنکور را داغتر و شدیدتر نمایند. در طول این سه سال گذشته هم همواره سعی شده است مطالبی طراحی و در معرض دید و نظر خوانندگان گرامی قرار گیرد که جنبه عمومی داشته و به حال عمومی عزیزان مفید باشد.
جالب اینکه طی سه سال گذشته، کمتر برای سرتیتر و عنوان مقاله دچار تردید و مشکل شدهایم؛ اما این هفته که البته دلیل آن را بر خواهیم شمرد ماندیم بین دو راهی که عنوان مقاله چه باشد.
ابتدا در این فکر بودیم که با توجه به حال و هوای این روزها عنوان مقاله این هفته را (آمد به سرم از آنچه میترسیدم» قرار دهیم و عنوان دوم «لطفاً ریتم خودتان را حفظ کنید!» بود. حالا چرا ما دچار این دوگانگی شدیم، همین بحث داغ این روزها یعنی «جام جهانی برزیل» بود. خوانندگان گرامی اطلاع دارند و اگر هم اطلاع ندارند بدانند که معمولاً هر چهار سال یک بار جام جهانی فوتبال نه تنها دنیا را بلکه برخی از کنکورهای ما را هم تحت تاثیر قرار میدهد. حال بگذریم از اینکه شعاع تاثیرگذاری این جام تا آنجاست که امتحانات پایان سال ما را هم تحت تاثیر قرار میدهد و مدیران آموزش و پرورش با دستپاچگی سال را تمام میکنند تا دانشآموزان دچار افت تحصیلی نشوند و دودکش درصد قبولی دچار نقصان نشود.
حال چرا تصمیم داشتیم که تیتر مقاله این هفته را «آمد به سرم از آنچه میترسیدم» انتخاب کنیم؟ چون تعدادی از همان داوطلبان و دانشآموزان عزیز گروه میانهرو که قریب یک سال است برنامهریزی کرده و در سرمای زمستان و گرمای تابستان مشغول برنامهریزی و مطالعه بودهاند، به مجرد اینکه بوی جام جهانی به مشامشان میخورد کتاب و دفتر را میبوسند و میگذارند کنار و تمام فکر و ذکرشان این است که جدول پخش مسابقات را بررسی کنند که فلان تیم چه زمانی با چه تیمی بازی دارد و نتیجه مسابقات را پیشبینی کنند، و برخی هم پا را از این فراتر گذاشته و ضمن ضبط بازیها با دل قرص برای بار دوم و سوم این پرده سینما را به تماشا مینشینند و دوستان و رفقا تحلیل و تفسیری میکنند که بیا و ببین!
چه شبها که این گروه دانشآموزان تا پاسی از شب بیدار هستند و آن را به صبح فردا گره میزنند و فردایش مثل آدمهای شب کار تا خود مغرب خستگی در میآورند و چرت میزنند.
پر واضح است که با چنین حال و هوایی، دیگر صحبت از درس و مطالعه و ادامه برنامه، قدری مضحک و خندهدار میشود و برای این گروه از دانشآموزان، فرا رسیدن جام جهانی، هر چند چهار سال یک بار هم باشد، مصیبت و گرفتاری عظمایی است که سرنوشت برخی را تغییر میدهد؛ لذا قصد داشتیم بنا بر وظیفه با عنوان «آمد به سرم از آنچه میترسیدم» به برخی تلنگری بزنیم که آقا پسر عزیز یا دختر خانم گل! شما که حداقل یک سال است در حال برنامهریزی و آمادگی برای آزمون سراسری هستید، نکند خدای ناکرده به قول فوتبالیها در این دقایق نود به خواب خرگوشی بروید و با دست خود سرنوشت خودتان را خراب کنید؛ ولی وقتی با دوستان مجرب به مشورت نشستیم به این نتیجه رسیدیم که دانشآموزان عزیز ما عاقلتر از این حرفها هستند که با مناسبتهای مقطعی و این چنینی، سرنوشت خود را به بازی بگیرند و تاسف باقی بگذارند. این بود که تصمیم گرفتیم عنوان مقاله این هفته را همان تیتری که ملاحظه فرمودید، یعنی «لطفاً ریتم خود را حفظ کنید!» که پیامش هم در آن مستتر است انتخاب کنیم.
آری، داوطلبان گرامی! شما که مدت طولانی است با آیندهنگری خود و والدین، در حال مطالعه و تستزنی هستید، در این روزهای پایانی لطفاً ریتم خود را حفظ کنید و خیلی تحت تاثیر فضای اطراف خودتان قرار نگیرید. این روزها بخش قابل توجهی از برنامههای سیمای جمهوری اسلامی به پخش مسابقات فوتبال اختصاص یافته است؛ چیزی حدود هفت الی هشت ساعت، آن هم در ساعات نامناسب، که جبران خستگی و کسالت آن هم وقت دیگری میطلبد؛ بنابراین، اگر خدای ناکرده بخواهید تماشای مسابقات فوتبال این روزها را کنترات کنید و از دم به تماشا بنشینید، آن وقت فرصت انجام کارهای روزمره و شخصی خودتان را هم نخواهید داشت.
پس به فکر خود و آتیه خود باشید و اگر هم به حسب جوانی و عِرق ملی خواستید بازیها را تماشا کنید، حتماً برنامهریزی و تقسیم وقت داشته باشید تا بعداً پشیمان و سرانگشت گزان نشوید.
البته برای حفظ ریتم، بهترین کار در این هفتههای پایانی، فقط مرور و تمرکز است. این روزها خیلی به دنبال مطالب جدید، پنجرههای نو و اتفاقات تازه نباشید؛ بلکه بیشتر وقت خود را صرف ورق زدن دانستههای قبلی کنید. به ذهن خود نظم بدهید و مطالبی را که در گذشتههای دورتر مطالعه کردهاید و اکنون در کتابخانه ذهنتان ممکن است گرد و خاک گرفته باشد دوباره خوانی کرده و خطوط آنها را پررنگتر کنید. این کار را هم توصیه میکنیم که از لغات و اصطلاحات کوتاه و صریح شروع کنید و سپس به مطالب گستردهتر و عمیقتر گسترش بدهید.
توصیه میکنیم که حداقل برخی از مطالب و نمونه سؤالات مفهومی را دوباره حل کنید و این گونه سؤالات فقط برای مرور و از جلوی چشم گذراندن نیست؛ بلکه باید دست به قلم شوید و ممارست کنید تا به روش حل کردن آنها پی ببرید. هیچ اشکالی ندارد برخی از مطالب را که پیوسته و مرتبط به هم هستند و ممکن است فراموش کنید، برایشان علامت اختصاری بگذارید یا برای به خاطر آوردن آنها قانون «مندرآوردی» یا میانبری را طراحی کنید؛ اشکالی که ندارد هیچ، بلکه سودمند هم هست، و نکته آخر اینکه سلامت روحی و روانی شما در این روزها به چند فاکتور از قبیل تغذیه مناسب، خواب کافی و ورزش و استراحت بستگی مستقیم دارد؛ پس به آنها توجه کافی کنید و با توجه به فصل بهار و تابستان و گرمی هوا، آب کافی بنوشید و تمرکزتان را هم حفظ کنید؛ اگر چنین کنید شما موفق خواهید شد.
انشاءا...